شهرام به دوستان

سلام به دوستان عزیزم

امیدوارم که این نوشته های من یه روز باعث کدورت و ناراحتی میونه شما ها نشه خلاصه من نظراتتون میزارم تو وبلاگ اما شما ها هم مواظب باشید که کار به جاهای باریک نکشه

با تشکر

شهرام سربه زیر و سخت

نظرات 6 + ارسال نظر
اطهر دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:47 ق.ظ http://brightfire.blogsky.com

آخرین دیدار است!
من نگاهم پر اشک
و زبانم بسته
بسته از شکوه تکراری عشق
موفق باشی

رامین دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:37 ق.ظ

سلام شهرام جان...حتما منظورتون من بودم که نوشتین باعث کدورت نشه...باشه حرف نمی زنم ...شما فقط بنویس...یه مدتی هست که چیزی نمی نویسی...می دونم سرت شلوغه...ولی نباید بازدید کننده ها رو دست خالی برگردونی از وب لاگت...با تشکر از شهراو عزیزم

نسترن!! سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:23 ب.ظ

سلام دوستان ....اول از همه بگم که من اصلا قصد ایجاد کدورت ندارم و نمیخوام که کار به جاهای باریک بکشه ...خوب هر کسی یه نظری داره و من هم نظرم رو با کمی شوخی گفتم !!.....دوستداره همتونم هستم فقط تو رو خدا منظور من اشتباه متوجه نشید....شاد باشید

نسترن!! سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:27 ب.ظ

می روم خسته و افسرده و زار /سوی منزلگه ویرانه ی خویش /به خدا می برم از شهر شما /دل شوریده و دیوانه ی خویش ....سربلند باشید

نسترن!! یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:00 ق.ظ

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون// دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون...

الکس تکین چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:09 ق.ظ http://a75.blogsky.com

سلام شهرام جان خوشحالم که میبینم هنوز مینویسی
دوستدارت الکس تکین < همیشه موفق و سربلندی باشی عزیز سر به زیر و سخت>

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد